سفارش تبلیغ
صبا ویژن
زندگی
این وبلاگ یه وبلاگ گلچین از همه چی هستش اما هنوزتکمیل کامل نشده
صفحه نخست        عناوین مطالب          نقشه سایت              ATOM            طراح قالب
گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من

عکسهایی از جاده های رویایی

گردآوری: مجله آنلاین روزِ شادی




موضوع مطلب : منم

          
دوشنبه 91 مرداد 30 :: 11:10 صبح
امتحان فیزیک

استاد سختگیر فیزیک اولین دانشجو را برای پرسش فرا میخواند و سئوال را مطرح میکند

شما در قطاری نشسته اید که با سرعت هشتاد کیلومتر در ساعت حرکت میکند و ناگهان شما گرما زده شده اید، حالا چکار میکنید؟

 

دانشجوی بی تجربه فورا ً جواب میدهد

 من پنجره کوپه را پائین میکشم تا باد بوزد

 

اکنون پروفسور میتواند سئوال اصلی را بدینترتیب مطرح کند

حال که شما پنجره کوپه را باز کرده اید....

در جریان هوای اطراف قطار اختلال حاصل میشود

و لازم است موارد زیر را محاسبه کنید

محاسبه مقا ومت جدید هوا در مقابل قطار؟

تغییر اصطکاک بین چرخها و ریل؟

آیا در اثر باز کردن پنجره، سرعت قطار کم میشود و اگر آری، به چه اندازه؟

حسب المعمول دهان دانشجو باز مانده بود و قادر به حل این مسئله نبود و سرافکنده جلسه امتحان را ترک کرد

همین بلا سر بیست دانشجوی بعدی هم آمد که همگی در امتحان شفاهی فیزیک مردود شدند

پروفسور آخرین دانشجو را برای امتحان فرا میخواند و طبق معمول سئوال اولی را میپرسد

شما در قطاری نشسته اید که با سرعت هشتاد کیلومتر در ساعت حرکت میکند و ناگهان شما گرما زده شده اید، حالا چکار میکنید؟

این دانشجوی خبره میگوید؛ من کتم را در میارم

پروفسور اضافه میکند که هوا بیش از اینها گرمه

دانشجو میگه خوب ژاکتم را هم در میارم

هوای کوپه مثل حمام زونا داغه

دانشجو میگه اصلا ً لخت مادر زاد میشم

پروفسور گوشزد میکند که دو آفریقائی نکره و نانجیب در کوپه هستند و منتظرند تا شما لخت شی

دانشجو به آرامی میگوید

میدانید آقای پروفسور، این دهمین بار است که من در امتحان شفاهی فیزیک شرکت میکنم واگر قطار مملو از آفریقائیهای ... باشد، من آن پنجره لامصب را باز نمیکنم




موضوع مطلب : عکس

          
جمعه 91 مرداد 27 :: 12:18 عصر
چین یک کشور شگفت انگیز و غیر عادی است، و مردم آن بسیار با نظم و دیسیپلین هستند. در این کشور بچه های کوچک باید آموزش های نظامی و خدمت سربازی را قبل از ورود به مدرسه بگذرانند تا به طور کامل نظم و انضباط را آموخته و آماده فرمان پذیری باشند!


موضوع مطلب : عکس

          
جمعه 91 مرداد 27 :: 12:12 عصر

مطالعه موفق با تمرکز (تمارین تمرکز حواس)

- 10,987 بازدید توسط : admin?? شهریور , ????تمرکز بر نقطه سیاه

 

قدیمی ترین تمرکز که تاریخی بسیار کهن دارد و در بیشتر فرهنگهای باستانی و بومی و در میان قبایل بدوی و بسیاری از انجمنها و دسته های قدیمی وجود داشته، تمرکز بر نقطه سیاه است.

 

امروز نیز خیره شدن به نقطه سیاه و تمرکز بر آن، یکی از اساسی ترین تمرینهای مانیتیست ها و هیپنوتیست هاست. اشخاصی که تمرینات مختلف تمرکز بر نقطه سیاه را انجام داده اند در برتری و تأثیر گذاری نقطه سیاه توافق کامل دارند.

 

روش تمرکز

 

یک نقطه سیاه به قطر ? تا ? سانتیمتر بر روی یک زمینه سفید قرار دهید. اگر این را با مداد سیاه بر روی کاغذ می کشید، کاغذ شما نباید خط دار باشد. این نقطه را طوری روی دیوار نصب کنید که وقتی مقابل آن می نشینید، نقطه سیاه مقابل پیشانی شما باشد. به فاصله دو متری از دیوار بنشینید و در یک وضعیت راحت قرار بگیرید. به خاطر این که در طول تمرکز بر نقطه سیاه احساس ناراحتی نکنید و یا پایتان خواب نرود توصیه می کنیم روی صندلی بنشینید و در این وضعیت نقطه سیاه در فاصله دو متری شما و در مقابل پیشانی تان روی دیوار باشد.

 

برای ایجاد وضعیتی راحت تر و ریلکسیشن بیشتر می توانید چند نفس عمیق بکشید و پس از آن که به مغز خود اکسیژن فراوان رساندید، خود را برای این تمرین ذهنی و فکری آماده کنید و حتی بهتر آن است که ریلکس را نیز انجام دهید، عضلات چشم و صورت را رها کنید و پس از راحتی عمیق بلافاصله چشمها را باز کنید و به نقطه سیاه خیره شوید. قبل از آن که چشمها را باز کنید، می توانید به خود تلقین کنید که من بلافاصله پس از باز کردن چشمهایم، با اشتیاق و علاقه فراوان به نقطه سیاه خیره خواهم شد و تمام توجه و تمرکز خود را با تمام وجود به نقطه سیاه معطوف می کنم.

 

این که می گوییم بعد از ریلکس بلافاصله چشمهایتان را باز کنید به معنای آن نیست که تند و سریع چشمهای خود را باز کنید. پلکها را باید به آرامی باز کنید. کاملاً در نقطه سیاه فرو روید. به تدریج تمرکز خود را از وسط نقطه سیاه به حد فاصل نقطه سیاه و سفیدی کاغذ معطوف کنید. بهتر آن است که کم کم چشم خود را در این دایره سیاه حرکت دهید. این چرخش می تواند در جهت حرکت عقربه های ساعت یا بر خلاف جهت آن باشد.

 

پس از مدتی که این چرخش را دور تا دور این دایره انجام دادید، بلافاصله یکباره و ناگهانی به نقطه سیاه برگردید و به تمامی در آن خیره شوید. ممکن است این سیاهی برای لحظاتی تمام میدان بینایی شما را اشغال کند. اگر در این خیرگی و تمرکز و توجه، احساس کردید چشمهایتان می سوزد، پلکهای خود را کمی به حالت نیمه بسته در آورید و به اصطلاح چشم خود را ریز کنید. پس از این استراحت نسبی، چشم را بیشتر باز کنید و خیرگی را دوباره شروع کنید.

 

در این تمرین نگذارید که فکرتان به جاهای دیگر برود و هر وقت احساس کردید فکرتان منحرف شده است، مجدداً با تمرکز بیشتری به نقطه سیاه بیندیشید. پس از مدتی که در یک محیط ساکت و آرام با بدن ریلکس، به طور فعال این تمرین را انجام می دهید، می بینید که دقایق زیادی را بدون توجه به مسایل دیگر فقط در نقطه سیاه بوده اید. از آنجا که این تمرین را برای اولین بار انجام می دهید، ممکن است در ابتدا نقطه سیاه برایتان ناملموس باشد اما تداوم این تمرین کم کم شما را با نقطه سیاه مأنوس می کند.

 

در لحظاتی از این تمرین و حتی شاید در طول تمرین دیوار یا کاغذ سفیدی که نقطه سیاه روی آن است نیز در میدان دید شما قرار دارد. اما توجه و تمرکز شما در مرکز این میدان و روی نقطه سیاه است. ممکن است در طول تمرین شما اشکال یا سایه هایی را به صورت تصاویر خطوط یا نقاط مبهم روی دیوار یا اطراف نقطه سیاه ببینید. این مسأله کاملاً طبیعی است و نباید شما را نگران کند یا از ادامه تمرین باز دارد.

 

تمرکز بر دوایر متحد المرکز

 

این تمرین نیز تشابه فراوانی با تمرین نقطه سیاه دارد؛ اما برتری آن این است که می توان به افکار خود نیز اجازه جولان دهیم و حتی آنها را روی دوایر می گسترانیم. برای این تمرین روی یک زمینه سفید، نقطه ای به قطر یک سانتی متر بکشید و سپس با استفاده از یک پرگار به قطر?  سانتیمتر دایره ای دور آن رسم کنید. بعد با حفظ همان مرکز پرگار، دایره هایی به قطر?، ?، ?، ?، و ? سانتیمتر بکشید. سپس این دایره ها را با مداد سیاه پر رنگ و ضخیم تر کنید، به شکلی که حالت منظم خود را از دست ندهند. مجدداً این را روی دیوار نصب کنید. در فاصله ? متری آن قرار بگیرید. ارتفاع آن تا حد پیشانی شما باشد. تمرین را شروع کنید. بدن را ریلکس نمایید و چند نفس عمیق بکشید. ابتدا روی بزرگ ترین دایره نگاه کنید. برای این منظور نگاهتان را طوری در وسط قرار دهید که وسط، مبهم باشد و دایره بزرگتر در حوزه دید شما قرار گیرد. طوری که گویی نقطه تمرکز شما همان دایره بزرگتر باشد. حتی می توانید تمامی دوایر کوچکتر داخلی را یک نقطه سیاه رسم کنید و به بزرگترین دایره فکر کنید. پس از حدود ?? ثانیه به دایره دوم بیایید و همین کار را در همین مدت زمان روی دایره دوم انجام دهید. حالا به دایره سوم، چهارم، پنجم و … بیایید. روی هر دایره ?? ثانیه تمرکز می کنید و همین طور به دوایر داخلی تر می آیید. بهتر آن است که همین طور که به داخل می آیید، مدت زمان توقف خود را روی هر دایره چند ثانیه افزایش دهید. این کار را آن قدر ادامه دهید که به نقطه سیاه برسید و سپس روی نقطه سیاه، مانند تمرین قبل تمرکز کنید. حدود ? الی ? دقیقه در نقطه سیاه متمرکز باشید. سپس بدون انحراف فکر و بر هم زدن توجه و تمرکز، این بار همین مسیر را برگردید. یعنی: دایره به دایره از داخل به بیرون بروید، دایره ها را به ترتیب و با آرامش و تأنی نگاه کنید و روی هر دایره ?? ثانیه متمرکز باشید.

 

تمرکز بر شعله شمع

 

تمرکز بر نقطه نورانی یا شعله شمع هم قدمتی کمتر از نقطه سیاه ندارد. راه اساسی پرورش تمرکز و پرورش فکر در تمرینهای یوگا و هیپنوتیزم، تمرکز بر شعله شمع است.

 

اگرچه معمولاً تمرکز بر شعله شمع برای افراد، جذاب و گیراست و با علاقه بیشتری هم آن را دنبال می کنند، شما توجه داشته باشید که این گیرایی و جذابیت کاملاً نسبی است. یعنی ممکن است هر کس برای خود تمرینی را مؤثرتر تشخیص دهد یا از آن نتیجه بهتری بگیرد. ما ضمن توضیح متداولترین روشهای تمرکز، به شما پیشنهاد می کنیم که بیشتر به تمرینی بپردازید که برای شما مؤثرتر است و از جذابیت بیشتری برخوردار است. با این همه، تجربه نشان داده است که افراد از همنشینی با شعله شمع و تمرکز بر آن اظهار رضایت فراوان می کنند.

 

روش تمرین

 

فضای اتاق را تاریک کنید و شمعی روشن نمایید. مسلماً اگر این تمرین را در شب انجام دهید، به شرط آن که خوابتان نبرد، مؤثرتر است. شعله شمع را تا آنجا بالا بیاورید که وقتی می نشینید بتوانید به طور افقی به آن نگاه کنید.

 

طبق معمول ابتدا چشمها را ببندید، تمرین ریلکس و تنفس آگاهانه و عمیق را انجام دهید. عضلات را رها کنید اما ستون فقرات صاف باشد. به آرامی چشمهای خود را باز کنید و به شعله شمع خیره شوید. صرفاً به شعله و آتش نگاه نکنید. بلکه فضای پیرامون شعله را که به صورت هاله ای روشن، دور تا دور شمع دیده می شود نگاه کنید. در مرحله اول، بیش از یک تا دو دقیقه این تمرین را انجام ندهید. پس از این زمان، پلکها را ببندید و عضلات صورت را به ویژه، ریلکس کنید. در ریلکس عضلات صورت، به آرامش عضلات چشم توجه کنید. حالا همین کار را با چشمهای بسته در ذهن خود انجام دهید. شعله شمع را در ذهنتان مجسم کنید و به آن خیره شوید. پس از آن یکی دو دقیقه پلکها را به آرامی باز کنید و با نگاه خیره خود به شعله شمع هجوم ببرید. هر وقت احساس کردید که فکرتان منحرف شد، کافی است به قسمتی از شعله شمع توجه و تمرکز کنید. حرکت، تغییرها، نوسانها و تغییر رنگ آن قسمت از شعله را در نظر بگیرید. بعد از دو دقیقه دوباره به آرامی چشمها را ببندید، صورت را ریلکس کنید و به تجسم ذهنی شعله شمع مشغول شوید. این رفت و برگشت را چندین بار انجام دهید تا این که چشمهایتان کاملاً خسته شوند.

 

نکته ای را که باید تأکید کنیم این است که این تمرین و تمرینهای نظیر آن را با بی حوصلگی و فشار و زور انجام ندهید بلکه با اشتیاق فراوان، تمرین کنید. اگر بتوانید با نگاه کردن به دور شعله شمع هاله های نورانی را از هم مجزا کنید و هر بار به یکی از این هاله ها تمرکز کنید عالی است. تمرین را پس ازیک نگاه سه دقیقه ای به شعله شمع خاتمه دهید و پس از آن چشمها را ببندید و دراز بکشید.

 

تمرکز بر گل سرخ

 

تمرکز بر گل سرخ، یکی از معروفترین و متداولترین تمرینهای مراقبه یا مدیتیشن است بدون ذکر مانترا. یعنی بدون تمرکز و بدون تمرکز در گل سرخی که در دست دارید، غرق شوید. این تمرین اساس تقویت تمرکز فکر است. یعنی تمرکز بر هیچ، تمرکز غیر ارادی که زیر بنای تمرکز فکر است. شما آگاهانه نگاه می کنید و خیره می شوید اما پس از آن تمرکز ارادی انجام نمی دهید بلکه نگاهتان را در گل سرخ رها می کنید. این تمرکز به هیچ، به تمرین نیاز دارد که البته تمرینی بسیار گیرا و لذت بخش است. همین طور می توانید در یک پارک بنشینید، به گوشه ای از طبیعت خیره شوید و حالتی وانهاده به خود بگیرید. منظره ای را نگاه می کنید، بدون فکر و بدون تمرکز. هم عضلات راحتند و هم نگاه. شما هر وقت بتوانید این توانایی “تمرکز نداشتن” را در خود ایجاد کنید، خود به خود توانایی “تمرکزداشتن” خود را بهبود بخشیده اید. در واقع توانایی تمرکز نداشتن، عبارت است از دیدن یک مجموعه، بدون تمرکز به چیزی خاص. در عدم تمرکز، تمام تلاش تمرین کننده به مشاهده برابر و یکسان همه چیز معطوف می گردد و هر جزیی از این مجموعه به اندازه دیگر اجزا مشاهده می شود و شما آن قدر در این تلاش غرق می شوید که بر هیچ فکر خاصی هم تمرکز ندارید و فکر شما اسیر جزییات تصویر نمی شود. شما در “کلیت” منظره ای غرق شده اید و همه چیز این منظره پیش چشم شما برابر و یکسان است.

 

همیشه در برنامه های خود، در بین تمرینات تمرکز، تمرین عدم تمرکز را نیز انجام دهید. انجام متناوب این تمرینها با هم در پیشرفت و موفقیت شما تأثیری چشمگیر خواهد داشت. با تمرین عدم تمرکز حواس، شما احساس خواهید کرد که خیلی عمیق تر از قبل مفهوم تمرکز را در می یابید و دستیابی به تمرکز برای شما خیلی آسان تر از قبل است. در واقع در تمرین عدم تمرکز شما در خود خلأیی ایجاد می کنید که برای تمرین تمرکز شما را آماده و مهیا می کند. ما توصیه می کنیم هر وقت می خواهید تمرکزی جدی داشته باشید، مثلاً می خواهید کتابی را با تمرکز عالی بخوانید یا مسأله ای را با تمرکز عالی برای خود حل و فصل کنید، ابتدا تمرین وانهادگی و عدم تمرکز را انجام دهید.

 

تمرین پرش آگاهانه فکر

 

آخرین تمرینی که برای تمرکز فکر به شما توصیه می کنیم تمرین پرش آگاهانه فکر است. شما به این شکل یاد می گیرید که هر زمان که روی یک موضوع خاص فکر می کنید، به سرعت فکر خود را بر موضوعی دیگر متمرکز کنید. برای این منظور شما آرام و ریلکس می نشینید و به یک موضوع فکر می کنید. هر موضوعی را که دلتان می خواهد انتخاب کنید و به آن توجه کنید. این موضوع می تواند تصویری عینی و یا تجسمی ذهنی داشته باشد. مثلاً به ماه فکر کنید که در تاریکی آسمان، روشن است و نور می دهد. بعد از چند دقیقه که کاملاً فکر خود را متوجه تصویر نمودید، خیلی سریع برگردید و فوراً به یک موضوع مورد علاقه دیگر فکر کنید. مثلاً به یک درخت. مراقب باشید وقتی به درخت فکر می کنید، فکر قبلی یا تصویر ماه به ذهنتان نیاید و کاملاً به جزییات درخت فکر کنید. بعد از چند دقیقه به فکر خود جهش دهید و به موضوع سومی فکر کنید. توجه داشته باشید که روی هر سوژه باید حدود دو دقیقه توقف کنید. این تمرین اگر چه ممکن است در ابتدا کمی مشکل باشد و افکار و تصاویر قبلی برایتان مزاحمت ایجاد کنند، اما خیلی زود پس از چند روز تمرین برایتان راحت می شود.

 

فصل قبل: مطالعه موفق با تمرکز (مراقبه، مدیتیشن و مانترا)

 

منبع: شبکه آموزش

 

در همین رابطه بخوانید:

مطالعه موفق با تمرکز (پروش دقت و حواس پنجگانه)

مطالعه موفق با تمرکز (اساس تمرینات در تمرکز حواس)

مطالعه موفق با تمرکز (تمرکز حواس در کلاس)

مطالعه موفق با تمرکز (تمرکز از راه ذکر و عرفان)

مطالعه موفق با تمرکز (پاسخ به سوالات)

مطالعه موفق با تمرکز (یوگا و افزایش تمرکز-تنفس صحیح)

<PIXTEL_MMI_EBOOK_2005>8                                                           </PIXTEL_MMI_EBOOK_2005

 

 

 

 

 

 

تمرکز

 

 

دانلود




موضوع مطلب : تمرکز

          
چهارشنبه 91 مرداد 25 :: 12:42 عصر




لوکاس راهب به همراه شاگردش از دهی می گذشت . پیرمردی از او پرسید : 

ای قدیس، چگونه به خدا برسم؟
لوکاس پاسخ داد:خوش بگذران و با شادی ات خدا را نیایش کن .

و به راه خود ادامه دادند.
 کمی بعد به مرد جوانی برخوردند.
مرد جوان پرسید: 

چه کنم تا به خدا برسم ؟
لوکاس گفت: زیاد خوش گذرانی نکن.
وقتی جوان رفت، شاگرد از استاد پرسید: بالاخره معلوم نشد که باید خوش بگذرانیم یا نه ؟!
لوکاس پاسخ داد: سیر و سلوک روحانی مثل گذشتن از یک پل بدون نرده است که روی یک دره کشیده شده باشد . اگر کسی بیش از حد به سمت راست کشیده شده باشد ،می گویم به طرف چپ برود و اگر بیش از حد به طرف چپ گرایش داشته باشد، می گویم به سمت راست برود . این باعث می شود از راه منحرف نشویم و در دره سقوط نکنیم .

پندها:
در زمینه عبادت و بندگی خداوند متعال اعتدال لازم است. اگر چه هیچ تلاشی نمی تواند حق عبودیت و بندگی را آنچنان که شایسته خداوند است، ادا کند، ولی نباید شخص مسلمان  به گونه‌ای باشد که در برخی از مقاطع زندگی، همه نیرویش را صرف عبادت کند و در مقاطع دیگر اصلاْ حال و حوصله و رمقی برای عبادت نداشته باشد.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:

 «این دین محکم و متین است. پس با ملایمت در آن درآیید و عبادت خدا را بر بندگان خدا با کراهت تحمیل نکنید که در این صورت مانند سوار درمانده‌ای هستید که نه مسافت را پیموده و نه مرکبی به جا گذاشته است.»
افراط و زیاده روی در عبادت موجب خستگی روح و بی رغبتی نسبت به عبادت و گریز از آن می شود. امام صادق علیه السلام در روایتی، داستان مسلمانی که همسایه مسیحی خویش را مسلمان کرد ،ولی بر اثر وادارکردن او به عبادت‌های سنگین، یک شبه او را از دین خارج ساخت، بیان فرموده است.
مهم مداومت بر عبادت است، اگر چه مقدارش کم باشد.
در روایت است که کار ِکم ولی پیوسته از کار ِزیاد ولی ملال‌آفرین بهتر است. در عرفان نظری نیز یکی از شرایط سیر و سلوک و رسیدن به خدا، رفق و مدارا معرفی شده است، که معنای خلاصه‌اش این است که سالک نباید در مقطعی تمام توان و انژری خود را صرف ذکر و ورد و عبادت کند و در مقاطع دیگر خسته و بی رمق باشد و هنوز به سر منزل مقصود نرسیده، از ادامه سفر باز بماند،‌و حتی نسبت به سیر و سلوک بدبین و بی‌اعتقاد و بی‌علاقه شود.
رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود 

رهرو آن است آهسته و پیوسته رود

چگونه به اعتدال برسیم؟
سه شخص به خانه های زنان پیامبر صلی الله علیه وسلم آمده از عبادت پیامبر صلی الله علیه وسلم پرسش نمودند. چون بر ایشان گفته شد، گویا آن را کم شمرده گفتند: ما با پیامبر صلی الله علیه وسلم چه مناسبتی داریم، در حالی که گذشته و آینده شان بخشیده شده؟
یکی از ایشان گفت: من همیشه در تمام عمر تمام شب را نماز می گزارم.
دیگری گفت: من تمام عمر روزه می گیرم و سومی گفت: من از زن ها دوری گزیده و هرگز ازدواج نمی کنم.
رسول الله صلی الله علیه وسلم آمده فرمود: 

 شما همان کسانی هستیدکه چنین و چنان گفتید؟ اما به خدا سوگند که من از همهء شما از خدا بیشتر ترسیده، و از همهء شما پرهیزگارترم. و من هم روزه می گیرم و هم نمی گیرم و نماز می خوانم و خواب هم می شوم و زنان را به نکاح می گیرم، و کسی که از سنت و طریقهء من اعراض کند، از من نیست.
از نظر امیرمؤمنان علی(ع) انسان می بایست زندگی خود را در طول روز به سه قسمت مساوی بخش کند، یک سوم را به عبادت، یک سوم را به کار و کوشش و یک سوم دیگر را به خواب و آرامش اختصاص دهد. این گونه است که زندگی معتدل و میانه ای خواهد داشت.

استفاده از این مطلب با درج نام نویسنده و ذکر منبع بلامانع است.
منبع:علیرضاتاجریان




موضوع مطلب :

          
دوشنبه 91 مرداد 23 :: 8:14 صبح


 
باستر کیتن ( Buster Keaton )
 
باستر کیتن در 5 اکتبر سال 1895در آمریکا و در یک خانواده هنری ، که اجرا کننده نمایش های وودویل بودند به دنیا آمد . او برای اولین بار در سن سه سالگی به صحنه نمایش رفت و از همان کودکی به هنرهای نمایشی علاقه مند شد. او به دلیل همین تجربیات ، مهارتی در کارگردانی به هم زد. در آن دوران شهرت کیتن تحت الشعاع شهرت چارلی چاپلین بود ، ولی بعد ها کیتن چه در بازیگری و چه در کارگردانی استعداد فوق العاده ای از خود نشان داد. کیتن که فعالیت های هنریش را با بازی در نمایش های سیار آغاز کرده بود ، در سال 1917 بازی در نمایش های سیار را رها کرد ، زیرا تصمیم داشت به طور جدی وارد کار سینما شود ، به همین خاطر به عنوان بازیگر همراه در کمپانی فیلم کمیک ، که در سال 1917 توسط شخصی به نام شنگ تاسیس شده بود ، به کار مشغول شد. کیتن در پانزده فیلم کوتاه با آربوکل (یکی از کمیدین های این کمپانی) همبازی شد. از بین این فیلم ها می توان به فیلم شاگرد قصاب ( 1917) و تعمیرگاه ( 1919) اشاره نمود. این همکاری موجب ارتقای کیفی تولید این استودیو از نظر ساختار و محتوا شد.

در اواخر سال 1919 ، شنگ تصمیم گرفت تا شرکتی به نام باستر کیتن پروداکشنز ( Buster Keaton Productions ) تاسیس کند و کیتن را ستاره فیلم های این کمپانی کند. حاصل این همکاری با شنگ ، نوزده فیلم کوتاه بود که در سال های 1920 تا 1923 ساخته شد. این فیلم ها به همراه فیلم های چاپلین ، دوران اوج کمدی اسلپ استیک امریکایی را رقم زدند. بهترین فیلم های این مجموعه عبارتند از : یک هفته (1920) ، بز( 1921) ، تماشاخانه ( 1921) ، قایق تفریحی ( 1921) و ...

کیتن عقیده داشت ، کمدی باید خنده دار باشد نه ابلهانه و به همین دلیل تلاش و کوشش فراوانی می کرد.
نخستین فیلم بلند کیتن یک فیلم هفت حلقه یی به نام کودن (1920) بود که توسط هربرت بلاشه برای کمپانی مترو کارگردانی شد. این فیلم که اقتباس آزادی از یک نمایش کمدی مربوط به سال 1887 بود ، درباره دلالان وال استریت بود.
اولین تولید مستقل کمپانی باستر کیتن ، فیلم سه عصر(1923) ، هجویه ا ی درخشان از فیلم تعصب ( 1916 ) ساخته دیوید وارک گریفیث بود. این فیلم توسط ادی کلاین ( Eddie Cline ) کارگردانی شد و به نظر بازی های مردم در سه عصر جداگانه تاریخی می پرداخت: عصر سنگ ، عصر روم باستان و آمریکای معاصر.

 
دومین فیلم مستقل کیتن ، میهمان نوازی ما( 1923) بود که نسبت به فیلم قبلی پیشرفت فوق العاده ای را نشان می داد. داستان این فیلم ماجرای مرد جوانی بود که در نخستین روزهای راه اندازی راه آهن در وسط دعوای دو گروه جنایتکار گیر می افتد. این فیلم یکی از بهترین فیلم های او شناخته شد ، و نمونه نسبتا کاملی از توانایی های کیتن را در خلق موقعیت های جدی و در عین حال کمیک ارائه داد.

 
فیلم بلند بعدی کیتن شرلوک جونیور(1924) نام داشت و خود او کارگردان و تدوین گر فیلم بود. کیتن در این فیلم در نقش یک آپاراتچی سینمایی محلی ظاهر شد، که از طرف پدر نامزدش متهم به دزدی می شود. روزی در حین نمایش فیلم به خواب می رود ، روحش از بدنش جدا می شود و همچون شبحی به حرکت در می آید ، اتاقک نمایش را ترک می کند و وارد تصویری می شود که بر پرده سینما است. او به این ترتیب جزئی از داستان فیلم می شود و... .

فیلم بعدی کیتن ، دریا نورد(1924) بود ، که یکی دیگر از آثار خوب او در روایتی کمیک است. در این فیلم کیتن میلیونری تنبل و بیکاره است که حتی قادر نیست صورت خود را اصلاح کند. او به همراه نامزد پریشان حالش در یک سفر دریایی گیر جاسوس هایی بیگانه می افتد. کیتن خود درباره این فیلم گفته است :
« دو موجود زیبای لوس - بیچاره ترین مردم جهان – قرار است در شرایطی مضحک راه خود را در دریا بجویند. »

کیتن در فیلم هایش یک شخصیت ثابت نداشت ، اما شخصیتهایی که او خلق کرد غالبا در شرایط مشابهی قرار داشتند. و آنچه کیتن را منحصر به فرد می کند همین مسئله است که او در فیلم هایش هرگز از یک فرمول تکراری استفاده نمی کرد.

 
فیلم هفت شانس(1925) بر اساس یک نمایش فارس ساخته شد و کیتن خودش آن را کارگردانی کرد. این فیلم داستان مرد جوانی بود که ارث بسیاری به او خواهد رسید ، به شرط آنکه ازدواج کرده باشد. مرد جوان که ازدواج نکرده ، تنها بیست و چهار ساعت وقت دارد تا همسری برای خود بیابد و ازدواج کند. جوان که دختر مناسبی را سراغ ندارد ، یک آگهی می دهد و بعد از آن عروسان داوطلب ازدواج به او هجوم می آورند و ... . در این فیلم باستر کیتن که هم کارگردان و هم بازیگر فیلم بود ، در برخی از صحنه ها همه چیز را به دست تصادف و استعداد فوق العاده بداهه پردازی خود سپرد و فیلمی درخشان ، سرشار از حادثه و سرزندگی ارائه داد.

دو فیلم بعدی باستر کیتن ، از نظر تمهیدات کمیک و طنز فقیر بودند و شاید علت آن این باشد ، که در این دوره نویسندگانی که او را در فیلم های کوتاهش یاری داده بودند و برایش آن فیلم نامه های درخشان را نوشته بودند ، او را ترک کرده بودند.
این دو فیلم به غرب برو( 1925) و ملازم جنگاور( 1926) ، نام داشتند که اولی هجویه ای بود بر نمونه هایی از فیلم های وسترن که به دلیل احساسات گرایی ، و فقدان یکپارچگی ، توفیقی پیدا نکرد و دومی نیز قصه پسر ثروتمند و بی دست وپایی است که برای جلب توجه نامزدش ، تظاهر می کند که قهرمان مشت زنی است. این فیلم نیز به دلیل فضای پریشان فیلم و فقدان لحظه ها و صحنه های کمیک ناموفق بود.

 
کیتن بار دیگر با فیلم جنرال( 1927) به اوج شهرت خود دست یافت. کیتن فیلم جنرال را بر اساس فیلم نامه ای از یار و همراه قدیمی اش کلاید بروکمن ساخت. جنرال بر اساس یک داستان واقعی از جنگ های داخلی امریکا نوشته شده بود که در آن ماموران مخفی متحدین یکی از لکوموتیوهای جنوبی ها را می دزدند. باستر کیتن در این فیلم نقش آتشکار غیر نظامی این لوکوموتیو را بر عهده داشت که غیر منصفانه متهم به بزدلی شده است. او در ادامه شجاعت خود را نشان می دهد و ... . تلفیق حرکت های نمایشی با کمدی در فیلم جنرال به حد کمال رسیده است. باستر کیتن در این فیلم با واقع نمایی بی نقص و طراحی زیبای لباس و دکور توانسته به بهترین وجه فضای آن دوران را بازسازی کند.
جنرال در سال نخست پخشش ، مورد استقبال چندانی قرار نگرفت ، و لی امروزه بسیاری از منتقدان آن را شاهکار باستر کیتن می دانند.

کیتن پیش از ادغام استودیوی خود در کمپانی MGM ، تنها دو فیلم دیگر ساخت :
کالج(1927) ، با همکاری جیمز .و. هورنی کارگردانی شد و داستان آن درباره دانشجوی درس خوان یک کالج است که تلاش می کند دلاوری و نیرومندی نداشته اش را نشان بدهد. با این فیلم دخالت های رئیس جدید استودیو شروع می شود.
کشتی بخار ی بیل جونیور(1928) آخرین و بهترین فیلمی است که باستر کیتن خود تهیه کرد. ماجرای این فیلم درباره پسر ی است که بعد از بازگشت از کالج نزد پدر سخت گیرش می رود و عاشق دختری می شود که فرزند رقیب پدرش است و به این ترتیب این عشق ، دو رقیب را به جان هم می اندازد و روزگار دو خانواده را سیاه می کند. کیتن در این فیلم خطرناکترین عملیات را انجام داده است ، از جمله در یک صحنه در وسط طوفان یک خانه کامل بر سر او فرو می ریزد و او به واسطه پنجره خانه که درست بر روی او فرود می آید ، جان سالم به در می برد ، در حالی که قاب پنجره تنها چند سانتیمتر با بدن او فاصله داشت. با وجود اینکه این فیلم از نظر ساختار و تکنیک بسیار پرداخت شده بود و نمونه ای عالی از آثار کیتن بود ، اما از طرف تماشاگران آن زمان چندان استقبال نشد.

سرانجام در سال 1928 ، کمپانی کیتن در کمپانی MGM ادغام شد. با آنکه رئیس جدید کمپانی به کیتن قول داده بود که دست او را باز بگذارد تا نبوغ و خلاقیتش را در فیلم هایش به کار ببرد ، اما به قولش چندان وفادار نماند.
اولین همکاری باستر کیتن با MGM فیلمی به نام فیلمبردار(1928) بود. این فیلم ترکیبی از فیلم های خبری تهیه شده از حوادث واقعی و صحنه های دراماتیکی بود ، که کیتن آنها را با خلاقیت در کنار هم قرار داده و فیلمی کمیک تهیه کرده بود.

آخرین فیلم بلند صامت کیتن ، ازدواج لجبازانه(1929) نام داشت که در اوج تب فیلم های ناطق پخش شد ، ولی مورد استقبال فراوان قرار گرفت. این فیلم داستان ازدواج یک کارگر ساده اتوکش با بازیگری زیبا بود. در این فیلم کیتن تمهیدات بسیاری به کار برد ، اما این فیلم به دلیل دخالت های بیجای مدیران کمپانی MGM تا حدی فاقد مهارت های خاص کیتن و خلاقیت و نبوغ او بود.

کیتن قادر نبود خود را با ناطق شدن سینما ، شرایط جدید استودیو و دخالت های مدیران وفق دهد ، او وظایفش را چندان جدی نمی گرفت ، بسیار غیبت می کرد و به موقع سر صحنه حاضر نمی شد و دیگر مانند سابق در آثارش موفق نبود. سرانجام در سال 1933 بعد از بازی در هفت فیلم ناطق نسبتا بد ( این فیلم ها با وجود بی مزه بودن ، اما فروش نسبتا خوبی داشتند ) ، مدیر اجرایی کمپانی MGM عذر او را خواست و او نیز کمپانی را ترک کرد. از جمله این هفت فیلم می توان به ، سرباز پیاده نظام (1930) ، پیاده روهای نیویورک ( 1931) و لوله کش احساساتی ( 1932) اشاره کرد.

با اخراج از کمپانی ، زندگی خصوصی کیتن نیز از هم پاشید. بعد از این مسائل او در چندین فیلم ، نقش های کوچکی را به عهده گرفت که مهم ترین آنها فیلم سانست بلوار (1950- Sunset Blvd ) اثر بیلی وایلدر ( Billy Wilder ) و لایم لایت ( 1952- Limelight ) اثر چارلی چاپلین بودند ، اما زندگی هنری او عملا در سال 1929 به پایان رسیده بود.

امروزه عمده منتقدان معتقدند ، کیتن صورت سنگی ، یکی از بزرگ ترین کمدین های تاریخ سینماست که آثارش از نظر ساختار روایی و میزانسن برتر از همه کمدین های دیگر ، حتی چارلی چاپلین است. فیلم های کیتن از نظر بصری بسیار زیبا هستند. صحنه سازی های ماهرانه و نیز شهامت او در انجام کارهای نمایشی خطرناک ، خارق العاده و کم نظیرند. کیتن در همه ی فیلم هایش هرگز از بدل استفاده نکرد و همه نقشش را با ظرافت و شجاعت تمام خود به انجام رساند. او بازیگری تمام عیار بود که نمونه آن شاید دیگر هرگز در سینما تکرار نشود.
باستر کیتن در سال 1966 در اثر سرطان ریه در گذشت.


 
گزیده فیلم شناسی باستر کیتن

 
• شاگرد قصاب (The Butcher Boy - 1917 )
• تعمیرگاه ( The Garage - 1919 )
• یک هفته (One Week – 1920 )
• بز (The Goat – 1921 )
• تماشاخانه ( Playhouse – 1921 )
• قایق تفریحی ( The Boat – 1921 )
• کودن (1920- The Saphead )
• سه عصر (The Three Ages - 1923 )
• میهمان نوازی ما (Our Hospitality – 1923 )
• شرلوک جونیور ( 1924- Sherlock jr )
• دریا نورد ( The Navigator – 1924 )
• هفت شانس ( Seven Chances - 1925 )
• به غرب برو ( Go West – 1925 )
• ملازم جنگاور ( The Battling Buter – 1926 )
• جنرال ( The General – 1927 )
• کالج ( 1927- College )
• کشتی بخار ی بیل جونیور ( Steamboat Bill Jr. – 1928 )
• فیلمبردار ( The Cameraman – 1928 )
• ازدواج لجبازانه ( Spite Marriage – 1929 )
• سرباز پیاده نظام ( Doughboys – 1930 )
• پیاده روهای نیویورک ( Sidewalks Of Newyourk – 1931 )
• لوله کش احساساتی ( The Passionate Plumber – 1932 )




موضوع مطلب :

          
دوشنبه 91 مرداد 23 :: 8:4 صبح

پیوند روزانه
لوگو
{بهترین موفقیت درزندگی شناختن هدف است}
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 12
  • بازدید دیروز: 0
  • کل بازدیدها: 8657
امکانات جانبی